در این مطالعه، ما اثرات تحریک جریان مستقیم ترانس کرانیال (tDCS) را در مقایسه با sham-tDCS در صورت ترکیب با آموزش شناختی (CT) در کودکان مبتلا به ADHD بررسی کردیم. پروتکل tDCS با استفاده از یک جریان 1.0 میلی آمپر، با تحریک آندال اعمال شده بر روی قشر جلوی پیشانی پشتی جانبی (DLPFC) و تحریک کاتدی روی راس اعمال میشود. مداخله شامل 12 جلسه بود که در مدت چهار هفته انجام شد.
مقدمه
بیش فعالی یک اختلال عصبی رشدی شایع با شیوع 5.2% در کودکان است. در حالی که درمان دارویی برای ADHD موثر است، همه علائم را برطرف نمی کند و یک زیر گروه کوچک اما قابل توجه به داروها پاسخ نمی دهد. عوارض جانبی استفاده از آن را محدود می کند و برخی از والدین و شرکت کنندگان در برابر استفاده از دارو مقاومت می کنند. بنابراین، محدودیت های درمان دارویی برای ADHD انگیزه جستجو برای گزینه های درمانی دیگر را فراهم می کند. تحریک جریان مستقیم ترانس کرانیال (tDCS) به عنوان یک درمان برای کودکان مبتلا به ADHD پیشنهاد شده است که تا به امروز نتایج متفاوتی داشته است. متغیرهای پروتکل به کار گرفته شده، از جمله استفاده ترکیبی از آموزش شناختی (CT) و زمانبندی جلسات، ممکن است یافتههای متنوعی را تا به امروز توضیح دهند. هدف از این مطالعه بررسی ایمنی، امکانسنجی و اثربخشی tDCS همراه با CT ارائه شده سه بار در هفته به مدت یک ماه برای درمان کودکان مبتلا به ADHD بود.
پیشینه پژوهش
بررسی مطالعات فردی می تواند بینش بیشتری ارائه دهد. تا به امروز، تنها پنج مطالعه پنج جلسه یا بیشتر تحریک را گزارش کرده اند (بندیرا و همکاران، 2016؛ برگر و همکاران، 2021؛ کاشانی خطیب و همکاران، 2019؛ ساف و همکاران، 2017؛ وست وود و همکاران، 2021 الف). . سه مورد از این مطالعات بهبود را گزارش کردند، با اندازه اثر قابل توجهی که در دو مطالعه اخیر مشاهده شد (کاشانی خطیب و همکاران، 2019؛ ساف و همکاران، 2017). قابل ذکر است، تنها یکی از این مطالعات (سوف و همکاران، 2017) یک طرح درمان کور با شرکت کنندگانی داشت که دارو مصرف نمی کردند.
ارزش مقایسه یافته های ما با مطالعه ساف و همکاران را دارد. (2017) همانطور که از همان مونتاژ الکترود (آند: DLPFC، کاتد: راس) استفاده کردیم. مطالعه آنها مزایای بارز درمان tDCS را نشان داد و سطح بالایی از دقت روش شناختی داشت. تفاوت بین مطالعه ما و مطالعه آنها ممکن است نتایج متفاوت را توضیح دهد. مطالعه ما شامل کودکان و نوجوانان بود، سه بار در هفته در طول چهار هفته تحریک شد و آموزش شناختی گنجانده شد. در مقابل، ساف و همکاران. (2017) فقط نوجوانان را شامل شد، tDCS را برای پنج روز متوالی ارائه کرد و آموزش شناختی را شامل نشد. تفاوت در برنامه درمان و ویژگی های جمعیت ممکن است به نتایج متفاوت مشاهده شده کمک کند.
مقایسه یافته های ما با دو مطالعه اخیر tDCS منفی (برگر و همکاران، 2021؛ وست وود و همکاران، 2021a) نیز ارزشمند است. هر دو مطالعه ترکیبی از tDCS و مولفه آموزشی شناختی را شامل میشدند، اگرچه مطالعه اخیر قشر پیشانی تحتانی راست را هدف قرار داد. مشابه نتایج ما، هیچ یک از این مطالعات مزایای بالینی درمان tDCS را پیدا نکردند.
روش پژوهش
در یک مطالعه آزمایشی تصادفی دوسوکور، تصادفی، 25 کودک مبتلا به ADHD برای دریافت 12 جلسه tDCS آندال یا شم-tDCS به مدت 20 دقیقه، همراه با CT سه بار در هفته به مدت چهار هفته، تصادفی شدند. آند tDCS روی قشر جلوی پیشانی پشتی سمت چپ (DLPFC) و کاتد بالای راس قرار داشت. ارزیابی ها قبل، بعد از 6 جلسه، 12 جلسه و یک ماه بعد از مداخله انجام شد.
نتایج
هیچ تفاوت معنیداری پس از مداخله بین افرادی که tDCS یا sham-tDCS دریافت کردند، یافت نشد. هر دو گروه بهبود قابل توجهی را در مقیاسهای پرسشنامه ADHD و عملکرد اجرایی نشان دادند، با نتایج متفاوتی که در معیارهای عملکرد رایانهای مشاهده شد. به طور کلی، عوارض جانبی خفیف بود و تفاوت معنیداری بین گروهها وجود نداشت. با این حال، سه کودک، همگی از گروه tDCS، سردرد را تجربه کردند که دو کودک به قطع موقت و یکی نیاز به حذف از مطالعه داشتند. نتایج tDCS آنودال به DLPFC با استفاده از پروتکل فوق در کودکان مبتلا به ADHD، مزایای درمانی اضافی فراتر از CT را نشان نداد.
بحث و نتیجه گیری
از نظر پیامدها، هیچ اثر قابل توجهی از tDCS بر روی هیچ یک از معیارهای پیامد اولیه وجود نداشت. با این حال، سه خرده مقیاس نتایج قابل توجهی را در معیارهای ثانویه نشان دادند، اگرچه این یافته ها پس از تصحیح بونفرونی معنی دار باقی نماند. در مقابل، آموزش شناختی تأثیرات قابل توجهی بر هر دو معیار پیامد اولیه و ثانویه نشان داد. توجه به این نکته مهم است که فقدان گروه کنترل این احتمال را افزایش می دهد که اثرات دارونما ممکن است در بهبودهای مشاهده شده مرتبط با آموزش شناختی نقش داشته باشد. با این وجود، این واقعیت که بهبودی مشاهده شد نشان میدهد که اثرات بالقوه tDCS توسط اثرات کف پوشیده نشده است. اندازه اثر برای یافتههای معنیدار عموماً متوسط تا زیاد بود، در حالی که یافتههای غیر معنیدار اندازههای اثر کوچکی داشتند.
به طور کلی، این مطالعه به ادبیات موجود در مورد tDCS در کودکان اضافه می کند و از این ایده حمایت می کند که مداخلات tDCS باید با احتیاط انجام شود، به ویژه با توجه به عوارض جانبی بالقوه. این یافته ها همچنین امکان سنجی پروتکل های tDCS غیر روزانه ارائه شده در طی یک ماه را برجسته می کند و بر اهمیت در نظر گرفتن اثرات دارونما در تفسیر نتایج تأکید می کند.