هسته پژوهشی علوم شناختی


انجام فعالیت در حوزه های علمی و پژوهشی نیازمند وجود ساختارهای هدایت کننده و تسهیل گر می باشد. در این بین شاخه های میان رشته ای نیز از این قاعده نه تنها مستثنی نیستند بلکه بعلت نیاز به همکاری میان رشته های مختلف نیاز شدیدتری به وجود نهاد و ساختاری پیوند دهنده و هدایت کننده دارند. علوم شناختی بعنوان علمی میان رشته ای و نوپا در سطح جهان رو به گسترش است و دانشگاه فردوسی مشهد همانند سایر بخش های علمی بخشی از توان خود را بر آموزش در این حوزه قرار داده است. وجود نهادی همگرا برای استفاده از پتانسیل پژوهشی دانشجویان در دانشکده های مختلف برای ارتقاء علمی در حوزه علوم شناختی بسیار کاربردی و مفید خواهد بود. هسته پژوهشی علوم شناختی در جهت تحقق اهداف و نیازهای خود فعالیت خود را آغاز کرده است و در چندین بخش مختلف به دانشجویان و دانش آموختگان این رشته خدماتی ارائه می دهد. از اهم اهداف این هسته کمک به دانشجویان و پژوهشگران برای پیشبرد هرچه بهتر طرح های خود، پیوند آموخته های علم شناخت با نیازهای روز کشور و موسسات و ارگان های مختلف و برگزاری دوره ها، میزگردها و کارگاه های مختلف جهت مهارت افزایی جویندگان این علوم است.

 

 

  1. اخبار
  2. اطلاعیه ها

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک...

31 Jul 2022

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک...

31 Jul 2022

جلوگیری از پرت شدن حواس بیماران در حین انجام توانبخشی حرکتی اهمیت زیادی دارد. یک استراتژی بیوفیدبک مبتنی بر EEG معرفی شده است تا به شرکت‌کنندگان کمک کند تا توجه خود را بر وظایف توانبخشی متمرکز کنند. در این مطالعه، ما یک روش نظارتی مبتنی بر BCI را با استفاده از مکان‌نما و هدف سوسوزن پیشنهاد می‌کنیم که می‌تواند یک پتانسیل برانگیخته بصری حالت پایدار (SSVEP) را برانگیزد و به نظارت بر سطح توجه بیمار کمک کند.

پانزده فرد سالم در این مطالعه شرکت کردند و یک کار ردیابی را انجام دادند که در آن هدف و مکان‌نما سوسو می‌زدند. دو جلسه ردیابی وجود داشت، یکی با و دیگری بدون محرک‌های سوسوزن. هر جلسه شامل چهار حالت بود: بدون عامل حواس‌پرتی (غیر-D)، حواس‌پرتی بصری (Vis-D)، حواس‌پرتی شناختی (Cog-D) و هر دو حواس‌پرتی (هر دو-D). یک شبکه عصبی EEGNet به‌عنوان طبقه‌بندی‌کننده تنها با استفاده از شرایط غیر-D و هر دو-D آموزش داده شد تا طبقه‌بندی کند که آیا حواس بیمار پرت شده است یا خیر. نتایج نشان داد که طبقه‌بندی‌کننده پیشنهادی عملکرد بهتری در شرایط با محرک‌های سوسوزن نسبت به شرایط بدون محرک‌های سوسوزن داشت.

پیشینه پژوهش
توانبخشی عمدتاً با سازماندهی مجدد عصبی همراه است که انعطاف‌پذیری مغز نامیده می‌شود. این انعطاف‌پذیری به عنوان توانایی ذاتی مغز برای سازماندهی مجدد عملکرد و ساختار خود در پاسخ به محرک‌ها و آسیب‌ها تعریف می‌شود. مطالعات نشان داده‌اند که توجه نقش مهمی در افزایش انعطاف‌پذیری عصبی و یادگیری حرکتی دارد که مستقیماً بر نتیجه توانبخشی بیمار تأثیر می‌گذارد. با این حال، بیماران اغلب توسط عوامل حواس‌پرتی در محیط اطرافشان پرت می‌شوند که می‌تواند اثربخشی انعطاف‌پذیری مغز را کاهش دهد.

روش پژوهش
ما ۱۵ فرد سالم راست دست را برای این مطالعه انتخاب کردیم. شرکت‌کنندگان یک کار حرکتی را انجام دادند که در آن باید یک هدف نیم‌دایره‌ای را ردیابی کنند و با استفاده از ماوس یک دایره با مکان‌نمای نیم‌دایره‌ای دیگر بسازند. هدف و مکان‌نما به ترتیب در فرکانس‌های ۱۵ و ۱۲ هرتز سوسو می‌زدند تا الگوی SSVEP در سیگنال مغز برانگیخته شود. دو نوع حواس‌پرتی، بصری و شناختی، در این مطالعه استفاده شد.

تجزیه و تحلیل داده‌ها
داده‌های EEG از ۱۹ الکترود خشک جمع‌آوری شد. داده‌ها فیلتر شده و نویزهای ناخواسته حذف شدند. مدل یادگیری عمیق با استفاده از داده‌های شرایط غیر-D و هر دو-D آموزش داده شد. سپس مدل برای ارزیابی سطح حواس‌پرتی در شرایط مختلف استفاده شد.

نتایج
پاسخ‌های SSVEP در پارادایم با هدف و مکان‌نما در حال سوسو زدن مشاهده شد. دامنه پاسخ‌ها با توجه به تعداد عوامل حواس‌پرتی تغییرات سیستماتیک نشان داد. مدل آموزش‌دیده با داده‌های دارای محرک‌های سوسوزن دقت بالاتری نسبت به حالت بدون محرک‌های سوسوزن نشان داد. این نتایج نشان می‌دهد که روش پیشنهادی ما برای اندازه‌گیری حالت حواس‌پرتی کاربر مناسب‌تر است.

بحث و نتیجه‌گیری
روش پیشنهادی برای تشخیص حالت پرت شدن حواس کاربر در حین کار حرکتی با استفاده از SSVEP دارای مزایای زیر است:

سیستم طبقه‌بندی پیشنهادی می‌تواند حالت پرت شدن حواس را به طور یکپارچه ارائه دهد.
SSVEP در بین موضوعات قوی‌تر است و سیستم ما می‌تواند با استحکام بیشتری در بین موضوعات بدون نیاز به جلسه پیش کالیبراسیون استفاده شود.
پارادایم SSVEP کمتر حواس‌پرتی ایجاد می‌کند و نیازی به شمارش محرک‌های هدف یا توجه به آنها ندارد.
این روش می‌تواند به طور موثر در توانبخشی حرکتی به کار رود و با تشویق توجه کاربران به سوسو زدن مکان‌نما و هدف، که منعکس کننده حرکات آنها در هنگام استفاده از پارادایم‌های توانبخشی مبتنی بر بازی است، اثربخشی توانبخشی را افزایش دهد.


استفاده از SSVEP برای اندازه‌گیری توجه کاربر به وظایف توانبخشی می‌تواند بهبود قابل توجهی در تمرکز و اثربخشی توانبخشی حرکتی داشته باشد. این روش با کاهش نیاز به تلاش اضافی و حفظ توجه کاربر به تمرینات حرکتی، می‌تواند به عنوان یک ابزار موثر در سیستم‌های توانبخشی کامپیوتری مورد استفاده قرار گیرد.

NBIC_300.248.png

فناوری‌های همگرا

computational_.300__248_px.png

مدل سازی شناختی

cognitive_science_300_248.png

علوم‌شناختی

philosophy_of_mind_300__248_px.png

فلسفه ذهن

neuro_300__248_px.png

علوم اعصاب شناختی

anthropology_300.248.png

انسان‌شناسی شناختی

linguistics_300__248_px.png

زبان‌شناسی شناختی

cognitive_psy_300__248_px.png

روان‌شناسی شناختی

1 گروه آموزشی
2 مقطع تحصیلی
7 هیات علمی عضو هسته
11 دانشجوی دکتری
43 دانش آموخته
51 دانشجوی ارشد