اختلال اظطراب اجتماعی، نه تنها به دلیل تأثیرات مخرب آن بر فرد و جامعه بلکه به دلیل هزینههایی که برای سیستمهای بهداشت ملی به همراه دارد، اهمیت زیادی دارد. هنوز اطلاعات عصبی فیزیولوژیکی کافی برای کمک به تشخیص این اختلال وجود ندارد. هدف اصلی این مطالعه تحلیل پیچیدگی سیگنالهای الکتروانسفالوگرام (EEG) در 88 نفر مبتلا به اختلال اظطراب اجتماعی بود. این افراد به چهار گروه تقسیم شدند: 22 نفر با شدت شدید، 22 نفر متوسط، 22 نفر خفیف و 22 نفر کنترل سالم (HCS). از معیار آنتروپی فازی (FE) و الگوریتمهای یادگیری ماشین برای تحلیل دادهها استفاده شد.
مقدمه
اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) یک اختلال روانی رایج است که ناشی از ترس شدید از ارزیابی منفی دیگران در موقعیتهای اجتماعی است. شیوع مادامالعمر این اختلال بین 18 تا 36 درصد است. این اختلال میتواند به ترس مداوم و اجتناب از موقعیتهای اجتماعی منجر شود و با مشکلات دیگری مانند سوءمصرف مواد، بیخوابی، افسردگی، اختلالات خلقی و حتی خودکشی همراه باشد. تشخیص و درمان زودهنگام این اختلال اهمیت زیادی دارد.
روشهای پژوهش
هشتاد و هشت نفر از میان 417 پاسخدهنده انتخاب شدند که شامل 35 زن و 54 مرد در محدوده سنی 18 تا 24 سال بودند. این افراد از نظر روانی سالم، راست دست و با بینایی عادی یا اصلاح شده بودند و هیچ سابقهای از مصرف داروهای عصبی یا ناتوانیهای جراحی نداشتند. برای این افراد، مقیاس اضطراب تعامل اجتماعی (SIAS) برای ارزیابی هراس اجتماعی استفاده شد. شرکتکنندگان به چهار گروه تقسیم شدند: کنترل سالم (HC)، خفیف، متوسط و شدید. این تقسیمبندی بر اساس نمرات SIAS و مصاحبههای روانپزشکی انجام شد.
تحلیل آماری
برای ارزیابی تفاوتهای اصلی بین دادههای گروههای مختلف، از آزمون ANOVA تک متغیره استفاده شد. یافتههای آماری به صورت میانگین و انحراف معیار گزارش شدند. تجزیه و تحلیل میانگین واریانس برای بررسی تفاوتهای بین گروههای مختلف انجام شد. همچنین، برای ارزیابی دقیقتر، از آزمون تعقیبی Tukey استفاده شد.
نتایج
ارزیابی بالینی
ارزیابی بالینی نشان داد که بیماران مبتلا به اختلال اظطراب اجتماعی در مقایسه با گروه کنترل، علائم بیشتری را بر اساس مقیاس SIAS گزارش کردند. تفاوتهای معنیداری بین گروهها در نمرات SIAS مشاهده شد. همچنین، تفاوتهای آماری معنیداری بین 7 ناحیه مغزی در باند فرکانسی آلفا در ناحیه چپ مرکزی و پسسری مشاهده شد.
نتایج آنتروپی فازی
تحلیل دادهها نشان داد که سطح پیچیدگی سیگنالهای EEG در همه گروههای اختلال اظطراب اجتماعی متفاوت است. گروههای با شدت شدید و متوسط بیشترین پیچیدگی را در نواحی پسسری، مرکزی چپ و آهیانه راست در باندهای دلتا و تتا نشان دادند. همچنین، گروه کنترل سالم (HC) در باندهای دلتا و آلفا پیچیدگی بیشتری نسبت به گروههای اختلال اظطراب اجتماعی نشان دادند.
عملکرد طبقهبندی
روشهای یادگیری ماشین برای ارزیابی طبقهبندی دادهها استفاده شدند. نتایج نشان داد که الگوریتمهای آنتروپی فازی (FE) میتوانند با دقت بالا، پیچیدگی سیگنالهای EEG را برای طبقهبندی شدت اختلال اظطراب اجتماعی در باندهای فرکانسی مختلف تحلیل کنند. میانگین دقت طبقهبندی برای ریتمهای فرکانس سریع (بتا و آلفا) بالاتر از امواج فرکانس آهسته (دلتا و تتا) بود.
بحث و نتیجهگیری
این مطالعه نشان داد که استفاده از پیچیدگی سیگنالهای EEG اندازهگیری شده توسط آنتروپی فازی میتواند به طبقهبندی شدت اختلال اظطراب اجتماعی در حالت استراحت کمک کند. بیماران مبتلا به اختلال اظطراب اجتماعی در مقایسه با گروه کنترل سالم، بینظمی کمتری در نوسانات مغزی نشان دادند. همچنین، تجزیه و تحلیل نشان داد که مقادیر آنتروپی فازی (FE) میتواند به عنوان یک ویژگی مؤثر برای طبقهبندی شدت اختلال اظطراب اجتماعی استفاده شود. این یافتهها نشان میدهند که پیچیدگی سیگنالهای مغزی میتواند به عنوان یک نشانگر زیستی برای تشخیص بالینی و تحقیقات آینده در زمینه اختلال اظطراب اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد.