در سالهای اخیر، بهویژه پس از پاندمی کرونا، استفاده از رسانهها در بین کودکان به طور قابل توجهی افزایش یافته است. تحقیقات متعددی نشان دادهاند که قرار گرفتن زیاد در معرض رسانهها میتواند تأثیرات منفی بر عملکرد اجرایی کودکان داشته باشد. با این حال، نقش هوش در این رابطه کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعهای جدید با استفاده از یک نمونه بزرگ از کودکان به بررسی تاثیرات وابسته به هوش بر تغییرات عملکرد اجرایی ناشی از قرار گرفتن در معرض رسانهها پرداخته است.
چکیده
مطالعه حاضر به بررسی تأثیرات وابسته به هوش بر تغییرات عملکرد اجرایی ناشی از قرار گرفتن در معرض رسانهها در کودکان پرداخته است. این مطالعه نشان میدهد که کودکان با هوش بالاتر کمتر از دیگران تحت تأثیر منفی قرار گرفتن در معرض رسانهها قرار میگیرند. نتایج نشان داد تفاوت قابلتوجهی بین هوش گروههای مختلف در تأثیرات قرار گرفتن در معرض رسانهها بر عملکرد اجرایی وجود دارد.
روش پژوهش
این مطالعه بر روی 1209 کودک، از 7 سالگی تا 10 سالگی، انجام شده است. دادههای مربوط به قرار گرفتن در معرض رسانهها و عملکرد اجرایی با استفاده از پرسشنامهها و تستهای استاندارد جمعآوری شده است. مطالعه به صورت طولی طراحی شده و تغییرات عملکرد اجرایی کودکان در طول زمان مورد بررسی قرار گرفته است.
جمعآوری دادهها
برای جمعآوری دادهها، از پرسشنامهها و تستهای استاندارد استفاده شد. این ابزارها برای اندازهگیری میزان قرار گرفتن در معرض رسانهها و ارزیابی عملکرد اجرایی کودکان طراحی شده بودند.
پرسشنامههای رسانهای: والدین و معلمان کودکان پرسشنامههایی را درباره میزان و نوع استفاده کودکان از رسانهها پر کردند. این پرسشنامهها شامل سوالاتی درباره مدت زمان تماشای تلویزیون، استفاده از رایانه و بازیهای ویدئویی بود.
تستهای عملکرد اجرایی: برای ارزیابی عملکرد اجرایی کودکان، از تستهای استانداردی مانند آزمونهای حافظه کاری، توجه، و مهارتهای برنامهریزی استفاده شد. این تستها به طور منظم و در فواصل زمانی مشخص انجام شدند تا تغییرات در طول زمان مورد بررسی قرار گیرند.
ارزیابی هوش: سطح هوش کودکان با استفاده از آزمونهای استاندارد IQ مانند آزمون وکسلر برای کودکان (WISC) ارزیابی شد. این آزمونها به کودکان کمک کرد تا درک بهتری از تواناییهای شناختی آنها بدست آید.
تحلیل دادهها
دادههای جمعآوری شده با استفاده از روشهای آماری پیشرفته تحلیل شدند. تحلیلهای چندمتغیره برای بررسی تأثیرات مستقل و مشترک هوش و میزان قرار گرفتن در معرض رسانهها بر عملکرد اجرایی انجام شد.
تحلیل واریانس (ANOVA): برای بررسی تفاوتهای گروهی در عملکرد اجرایی بر اساس سطح هوش و میزان استفاده از رسانهها.
تحلیل رگرسیون: برای پیشبینی تأثیرات ترکیبی هوش و استفاده از رسانهها بر تغییرات عملکرد اجرایی در طول زمان.
نتایج
نتایج این مطالعه نشان داد که کودکان با هوش بالاتر، کمتر از دیگران تحت تأثیر منفی قرار گرفتن در معرض رسانهها قرار میگیرند. به عبارت دیگر، هوش به عنوان یک عامل تعدیلکننده مهم در رابطه بین قرار گرفتن در معرض رسانهها و تغییرات عملکرد اجرایی عمل میکند. کودکان با هوش پایینتر، بیشتر در معرض خطر تغییرات منفی در عملکرد اجرایی ناشی از استفاده زیاد از رسانهها قرار دارند.
بحث و نتیجهگیری
مطابق با مطالعات مقطعی قبلی، این مطالعه نشان داد که قرار گرفتن در معرض رسانهها میتواند تأثیرات منفی بر عملکرد اجرایی کودکان داشته باشد. با این حال، نقش هوش به عنوان یک عامل تعدیلکننده مهم در این رابطه نشان داده شد. این یافتهها اهمیت توجه به سطح هوش کودکان در بررسی تأثیرات رسانهها بر عملکرد اجرایی آنان را برجسته میکند.